چون ابر به نوروز رخِ لاله بشست،
بر خیز و به جامِ باده کن عزمِ درست،
کاین سبزه که امروز تماشاگه توست،
فردا همه از خاک تو برخواهد رُسْت!
عُمر خیام | ترانههای خیام به قلم صادق هدایت | رباعی ۶۲
کوش نامه Koosh-Namehدرباره متون حماسي و اساطير ايران و جهان و همهی کسانی که به فرهنگ و ادب ایران زمین خدمت کرده و می کنند. صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | طراح قالب |
آخرین مطالبلینک دوستانپیوندها
|
سال نو
چون ابر به نوروز رخِ لاله بشست، عُمر خیام | ترانههای خیام به قلم صادق هدایت | رباعی ۶۲ دانای مینوی خرد شخصیت خیالی یا تاریخی؟
متن سخنرانی استاد ابوالفضل خطیبی که در همایش بین المللی هزارمین سال سرایش شاهنامۀ فردوسی که از سوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در روزهای دوم تا چهارم آذرماه 1390 در سالن همایشهای رایزن در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد. به نقل از وبلاگ ایشان: http://a-khatibi.blogspot.co.uk/p/blog-page_27.html
این جستار تقدیم می شود به روانِ استاد عزیز از دست رفتۀ ما، ایران شناس بزرگ و مترجم مینوی خرد، دکتر احمد تفضّلی که یاد و خاطرهاش هماره با ماست
1. این اندیشه که شخصی خیالی از مینوی خرد پرسش می کند و او جواب می دهد و ساختار کتاب بر اساس همین پرسش و پاسخها شکل می گیرد بسیار جالب و جذّاب و نوآورانه است. هم این اندیشه و هم محتوای پرسش و پاسخها تراوشهای ذهنی نویسنده ای خلّاق در ایران پیش از اسلام است. 2. اندرزهای موجود در این کتاب بخشی از اندرزهای پهلوی است که گردآورنده ای آن را گرد آورده و قالب فعلی (پرسش از سوی شخصی خیالی به نام دانا و پاسخ از سوی مینوی خرد) را به آن داده است. در این جستار کوشش بر این است که به این دو پرسش پاسخ داده شود: یکی اینکه اندرزهای این کتاب تراوش ذهنی کیست؟ و دیگر اینکه آیا می توان دانای مذکور در مینوی خرد را که شخصیتی خیالی پندشته اند، با شخصیتی تاریخی تطبیق داد. در شاهنامه در بخش پادشاهی خسرو انوشیروان(نوشین روان) دربارۀ زندگی و اندیشه های بزرگمهر(بوزرجمهر) وزیر و رایزن برجستۀ او به تفصیل سخن گفته شده است. به ویژه بخش بزرگی از پادشاهی نوشین روان به بازگویی اندرزهای متعدد و متنوع او اختصاص یافته است. بر پایۀ شاهنامه سرانجام پادشاه بر بزرگمهر خشم می گیرد و او را به در غل و زنجیر به زندان می افکند تا آنجا که وزیر بینایی خود را در زندان از دست می دهد. بعدها پادشاه از وزیرش پوزش می خواهد و او را از بند می رهاند. در شاهنامه بارها از بوزرجمهر با صفت دانا یاد شده است. بدیهی است صرفاً بر اساس صفت دانا برای بوزرجمهر در شاهنامه، نمی توان او را با دانای مذکور در مینوی خرد تطبیق داد؛ زیرا حکیم بلندآوازه ای چون بزرگمهر طبیعی است که در شاهنامه یا منبع آن یا حتی خداینامۀ پهلوی با صفت دانا وصف شده باشد. وانگهی وزیر و حکیم دیگری به نام اوشنر نیز در ادبیات پهلوی هست که با صفت دانا از او یاد شده است. اما به نظر ما شواهد و قرائن دیگری که در زیر دربارۀ آنها به بحث می پردازیم، هست که بر اساس آنها می توان احتمال داد که دانای مینوی خرد همان بزرگمهر است:
ادامه مطلب
|
درباره وبلاگ![]() نویسندگانآرشیو موضوعیآرشیو ماهانهدیگر امکانات
<-PollItems->
Alternative content |