با این که نگارنده در همان سالی که این مقاله [رابطه شاهنامه و ایلیاد] منتشر شد، مقاله ای در رد آن نوشت و به مجله مطالعات ایرانی/ Iranian studies که در آن زمان به سردبیری یکی از فضلای ایرانی منتشر می شد ارسال داشت، آن مقاله که رئوس مطالب آن را در این نوشته به تقدیم می رسد، مورد قبول سردبیر ایرانی آن نشریه واقع نشد. تسلط خارق العاده پیروان مکتب بدیهه سرایی شفاهی بر آنچه که درباره شاهنامه یا فردوسی در مجله مطالعات ایرانی در آمریکا چاپ می شود، اجازه بیان هیچ دیدگاه دیگری را در این مجله نمی دهد، زیرا هیئت ژوری که سردبیران این مجله برای رد یا قبول مقالات به آنها متکی هستند، هر دو از پیروان مکتب بدیهه سرایی شفاهی اند. اخیرا هم باز مقاله دیگری از حقیر که بزودی در ژورنال دیگری به چاپ خواهد رسید و موضوع آن اختلاف نسخ شاهنامه فردوسی در کورد اسامی جانوسیار و ماهیار است، توسط یک سردبیر ایرانی دیگر همین نشریه به صلاحدید همین دو نفری که نه در نسخه شناسی کار کرده اند و نه قادرند که نسخه خطی بخوانند، رد شد. بنابراین کسانی که در ایران حسرت “آزادی قلم” یا “آزادی علمی” غربی را در سر می پرورانند، باید به این نکته توجه داشته باشند که از نظر تنوع بیان عقاید گوناگون علمی، مجلات ایرانی به مراتب بر ژورنال های علمی غربی مخصوصا مجله مطالعات ایرانی برتری دارند؛ زیرا نشریات شرق شناسی امریکا و اروپا معمولا تحت سیطره یک ایدئولوژی خاص منتشر می شوند و بیشتر تئوری یا مکتب مد روز را مد نظر دارند تا مدرک و سند یا نحوه استدلال.
سی و دو مقاله در نقد و تصحیح متون ادبی/ دکتر محمود امید سالار/بنیاد موقوفات افشار/ پانویس ص 223 و 224