اگر شخصیت زن را در شاهنامه فردوسی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم میبینیم زن نه تنها در هر گونه عملیات قهرمانی و لشکرکشیها و موفقیتها و عدم موفقیتهای پادشاهان و پهلوانان به طور مستقیم و یا غیرمستقیم نقشی موثر داشته است که خود میتواند لااقل موضوع یک کتاب جداگانه گردد، بلکه زنان سرباز نامداری بهچشم میخورند که خود رأساً در جنگها شرکت نموده و عدهیی را رهبری کرده و یا با فداکاری و درایت و هوش بینظیر خود مسیر وقایع تاریخی را غالباً تغییر دادهاند که میتواند اثر بدیعی را بنام تجزیه و تحلیل حماسه زنان شاهنامه به وجود آورد.
در این بررسی کوتاه سعی شده است بدون طولانی کردن کلام از میان تعداد زیادی زنان قهرمان شاهنامه بهطور نمونه چند تن را معرفی نمائیم:
1-سیندخت
مهراب پادشاه کابلستان از خانواده ضحاک است. شاه از سام خواسته است که به کابلستان لشکرکشی کرده و آنجا را به خاک و خون بکشد.
زال عاشق رودابه دختر مهراب است. سیندخت زن مهراب و مادر رودابه است و زنی با کفایت و درایت میباشد. وقتی میفهمد سام به کابلستان لشکر خواهد کشید شخصاً برای دیدن او حرکت کرده و به نزد سام میرود و با او به صحبت میپردازد و سیندخت میخواهد سام را از این لشکرکشی منصرف نماید.
دل بیگناهان کابل مسوز |
که آن تیرگی اندر آید بروز |
از آن ترس کو هوش و زور آفرید |
درخشنده ناهید و هور آفرید |
سام از هوش خرد سین دخت متعجب میشود.
زجائی کجا مایه چندین بود |
فرستادن زن چه آیین بود |
چو دید آنچنان پهلوان پر خرد |
ستائید او را چنان چون سزد |
مجدداً سین دخت با بیان نغز و هوشمندانه خود میخواهد سام را بر سر آشتین آورد.
چنین گفت سین دخت با پهلوان |
که بارای تو پیر گردد جوان |
بزرگان زتو دانش آموخته |
به تو تیره گیتی برافروخته |
به داد تو شد بسته دست بدی |
به گر زت گشاده ر ه ایزدی |
به این ترتیب سام نرم میشود و به او قول مساعدت میدهد و سین دخت میگوید اگر کسی اشتباه و خطائی کرده است چرا مردم کابل بایستی نابود شوند:
اگر ما گنه کار وبد گوهریم |
بدین پادشاهی نه اندر خوریم |
گنه کار اگر بود سهراب بود |
ز خون دلش مژه بر آب بود |
سر بیگناهان کابل چه کرد |
کجا اندر آورد آید بگرد |
همه شهر زنده برای تواند |
پرستندهی خاک پای تواند |
سام از شاه اجازه میخواهد از گناه مردم کابل صرفنظر شود. بر اثر هوش و کفایت و سخن دانی سین دخت نتایج زیر حاصل میشود:
- شاه ایران وساطت سام را میپذیرد.
- سام اجازه میدهد که زال با دختر سین دخت، رودابه ازدواج کند.
- از قتل و خونریزی جلوگیری میشود و کابل از خطر انهدام نجات مییابد.