ظاهر قضیه این است که میان آنها شباهتی نیست و کسانی که با هر دو داستان دقیقاً آشنایی دارند و می دانند که در جزییات وقایع نیز میان آنها شباهت مهم و آشکاری که در همان بررسی نخستین مشخص شود وجود ندارد.ولی پس از تأملی بیشتر در هر دو داستان ،کم کم برخی شباهت ها میان شخصیت اشخاص داستان پدیدار می گردد که در مجموع اهمیت آن بیشتر از آن است که بتوان همه ی آنها را اتفاقی گرفت.(برای آگاهی از این شباهت ها رجوع کنید به هر دو داستان در شاهنامه ،چاپ خالقی مطلق،دفتر سوم،چاپ مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی و ویس و رامین ، تصحیح محمد روشن،چاپ صدای معاصر)
تنها ویس و رامین و بیزن و منیژه ،بلکه تعداد دیگری از داستانهای شاهنامه نیز دارای اصل پارتی اند،منتها از منشأهای گوناگون.
منظور ما از این نوشتار این بود که ادبیات ایرانِ پیش از اسلام تحت عنوان ادبیات پهلوی و بدون نظمی خاص و بدون تمییز و تفکیک در جزئیات آن عرضه شده است.اما می توان در تمامی متون حماسی - تاریخی این عنوان را تفکیک کرد و تحت عناوین پارتی و ساسانی برای هریک نظمی قائل شد.
منتظر نظرات دوستان و ادیبان و اندیشمندانم تا با راهنمایی های خود روشنی راهم باشند.